
سلام دوستان.
خبر دارید که در روز دوازدهم محرم باز دعوایی بپا شد و تعداد اندکی از هم ولایتی ها از خجالت هم درآمدند.شاید این دعوا با یک گفتگوی بچه گانه شروع شد ولی خدا را شکر که مراسم خرجی خانم زرنگ تقریبا تمام شد وگرنه معلوم نبود مهمان های ایشان چه فکری درباره ما درزابی ها میکردند.نمی دونم چرا وقتی قراره ایام محرم مخصوصا اون 10 روز اول به خیر و خوشی و با خاطره خوب به پایان برسه باز یه دعوای بچه گانه همه چیز را خراب میکند؟ نمی دونم چرا وقتی میشه دوستانه و با احترام با یکدیگر صحبت کرد طریقه بیان گفتار برخی دوستان تغییر کرده و ماجرا را به دعوا میکشانند؟ شاید اینقدر برایشان سخته که نمی توانند در یک لحظه به عاقبت آن فکر کنند.یا شاید گفته های روحانی در بالای منبر آنقدر برایشان سخت گفته شده که نمی توانند آنرا هضم کنند.ویا شاید محرم و امام حسین را خوب نشناختند که حرمت آنرا نگه نداشته و ....
نمی دانم...
ولی چقدر خوب بود اگر دوستان احترام این ایام را نگه میداشتند و... چقدر خوب بود اگر دوستان احترام رفاقت ها را حفظ میکردند و .... چقدر خوب بود اگر دوستان به خرج دهنده آن روز و مهمانان ایشان احترام میگذاشتند و کمی صبورانه برخورد میکردند.
بله دوستان این محرم ها بهانه است و شاید وسیله. تا شاید ما راهمان را پیدا کنیم.
به امید صبوری بیشتر دوستان
موضوع مطلب :