تقریبا روز پایانی عید یعنی سیزده بدر بود که همچون سالهای گذشته مردم شال و کلاه کرده و به دل کوه و دشت زدن. خیلیا ترجیح دادن در این روز برای ظهرشون تو بیابون آبگوشت درست کنن و خیلیا ترجیح دادن مرغ برداشته و روی آتیش سرخ کنن. در این روز اگر کسی از درزاب عبور میکرد شاید این روستا بیشتر به روستای جن زده شبیه بود چون هیچ کس را نمیشد توی روستا پیدا کرد. تعداد زیادی از جوانها که به کلاته های اطراف رفته بودن حتما قسمتی از برنامه یشان کوه پیمایی بود مگه میشد در این روز نشست و فقط به پر کردن شکم و آشپزی پرداخت. مگه میشد در این روز بیخیال انغوزه شد. با توجه به طراوت بهاری و سرسبزی کوه و دشت ، فکر نکنم این روز به کسی بد گذشت.بر گدار ، سرگدار ،گچ کن و ... از مکانهایی بود که در این روز حسابی شلوغ بود. خدا رو شکر.



پسر خاله جواد(جواد ظفریان) و کلی انغوزه
موضوع مطلب :