در این روستا نیز همانند سایر نقاط کشورمان ایران ، مشکلات عدیده ای

وجود دارد بسیاری از این مشکلات کم کم در حال اصلاح و بازسازی است

و تعدادی نیز همانطور دامنگیر مردم روستا.

در زیر با برخی از این مشکلات آشنا میشویم:

1- اعتیاد در روستا

«« فرد معتاد شاید در وحله اول نپذیرد که معتاد شده اما وابستگی

اجتناب ناپذیر وی به مواد مخدر سرانجام واقعیت را بر او آشکار خواهد کرد. »»

اعتیاد را نوعی بیماری روانی تکرار شونده می دانند که فرد معتاد علی رغم

تمام عوارض مصرف داروی مخدر ، آن را ابتیاع و بدون اراده مصرف می کند .

 در اینکه آیا باید اعتیاد را یک بیماری دانست یا یک جرم و به تبع آن ، فرد

 معتاد را بیمار تلقی کرد یا مجرم ، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد . در هر

 حال ، ذکر این نکته ضروری است که با این تعریف از اعتیاد ، بسیاری از

رفتارهای افراد طبیعی بشر نیز که در آنها تکرار وجود دارد ، به عنوان اعتیاد

 و در ذیل همین عنوان طبقه بندی شده اند . برخی محققان معتقدند که

 اعتیاد یک واژه حقوقی است و در علوم پزشکی نباید از این واژه استفاده

کرد و به جای آن واژه وابستگی و وابستگی داروئی را پیشنهاد کرده اند .

افزایش سرسام آور مصرف مواد مخدر در جهان و قاچاق روز افزون این مواد

پیامدهای وحشتناکی خواهد داشت که مستقیما نسل جوان و بشریت را تهدید

 می‌کند. گسترش شبکه قاچاق بین‌المللی و دام اعتیاد ، میلیون‌ها نفر جوان را

 به فساد و کام مرگ می‌کشاند و سوداگران مرگ را به ثروت و قدرت می‌رساند.

 اعتیاد یک مسئله بزرگ بهداشتی و بلایی اجتماعی و دارای جنبه‌های متعدد

 اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، روانی ، اخلاقی و حقوقی است. از اینرو آگاهی

 خانواده‌ها درباره سرانجام نکبت‌بار اعتیاد در پیشگیری و مهار آن کمکی موثر به

 ‌شمار می‌آید. اعتیاد به مواد مخدر از چنان ابعاد وسیع آسیبی برخوردار است

 که بی اغراق می‌توان از آن به عنوان هیولای بزرگ زندگی مردمان دیار ما نیز نام برد.

متاسفانه در روستای ما شاید به دلایل زیر بسیاری از جوانها معتاد و به دام اعتیاد

 افتاده اند:

1- عدم ادامه تحصیل در مقاطع دبیرستان و دانشگاه

2- فرستادن فرزندان روستا از همان اوایل نوجوانی به تهران برای اشتغال در نانوایی

   و دور ماندن آنها از خانواده

3- عدم آگاهی کامل خانواده ها از پدیده اعتیاد و وضعیت فرزند خود

4- نداشتن رابطه حسنه و صمیمی با فرزندان و عدم داشتن کنترل درست فرزندان

 5- داشتن رابطه دوستانه بالاجبار با افراد ناشایست

آسیب اعتیاد بر جامعه :

متلاشی شدن شخصیت فردی، نابودی نهاد خانواده، افزایش انواع دیگر آسیب‌ها

و جرایم اجتماعی، کاهش بازدهی کاری و شغلی، افزودن بر افراد بی‌کار و سربار

 جامعه، اشغال تخت‌های بیمارستانی، کاهش نرخ بهداشت عمومی و دهها عارضه

 دیگر همگی وابستگی تام به میزان معتادان یک جامعه دارد.

بله دوستان عزیز . در روستای ما دیر بازی است که پدیده اعتیاد به وفور شیوع پیدا

 کرده و متاسفانه باعث نابودی و فروپاشی بسیاری از خانواده ها شده.

شاید بتوان مهمترین دلیل این پدیده را کوتاهی والدین در مورد فرزندان خود دانست

هشدار هشدار هشدار : پدران و افراد مسئول در روستا آگاه باشند که اگر در

این مورد اطلاع رسانی و مقابله جدی صورت نگیرد به زودی باید شاهد شیوع بی حد

 اعتیاد و در نتیجه ایجاد معضلات زیادی در رابطه با آن در روستا باشیم.

2- ازدواجهای ناموفق

در روستای درزاب ، متاسفانه از گذشته نه چندان دور ، سنتی غریب و نادرست

گریبان این مردم را گرفته بود این سنت نامیمون جزء آداب و عقیده ای بود که بر

مبنای آن ، مردم روستا از کودکی کودکان خود را بصورت زنجیره وار به اسم یکدیگر

می کرده تا در هنگام بزرگی و سن ازدواج ، با هم پیمان زناشویی ببندند .

این مردم عقیده داشتند که این امر به استحکام روابط فامیلی کمک میکند پس

به همین دلیل و شاید در ایام کمبود پسران و همچنین در ایامی که پدران احساس

قدرت بیشتری بر زندگی خود می کردند احساس قدرتی که بر اساس آن فکر

میکردند میتوانند در مورد زندگی و همسر آینده فرزندان خود نیز تصمیم بگیرند و

شاید ایام ترس و وحشت از آینده فرزندان خود ، اقدام به « بنام کردن کودکان خود»

البته شاید بصورت زنجیره وار که در طی آن بسیاری از فرزندان یک فامیل درگیر

می شدند  میکردند.

در چنین ایام و روزگاری اکثر این مردم این امر را درست می پنداشتند و یا شاید

اینچنین تظاهر میکردند که کارشان مقبول خود و دیگران است. ولی ، ولی ...

ولی آیا این افراد به جایگاه عشق و علاقه در زندگی فکری کرده بودند؟؟؟؟

آیا این دوستان برای زندگی عاشقانه و صمیمی فرزندان خود ارزشی قائل

شده بودند؟؟؟

آیا این دوستان فکر نکرده بودند که اگر یکی از این فرزندان در ایام بزرگسالی

نخواهد که با تصمیم بزرگان ، ازدواج کند چه اتفاقی می افتد؟

این خانواده ها فرض را بر این میگرفتند که علاقه در آینده زندگی مشترک این

فرزندان ایجاد خواهد شد.

در این بین چه کسی یا کسانی متضرر میشوند؟ خودخواه کیست؟

بله دوستان هم ولایتی من ، این گونه خودخواهی ها از سوی بسیاری

از پدران و خانواده ها در آینده منجر به ایجاد مشکلات زیادی در بین این جوانان

و زندگی مشترک آنها میشود. اگر علاقه ای بین آنها پیدا نشد چی؟؟؟

همگی به یک مورد فکر میکنید . بله ، طلاق

حال آیا این خانواده های خودخواه ، چه جوابی دارند که بدهند؟

میدانید که در روستای ما در حال حاضر حدود 15 نفر زندگی ناموفق داشته اند؟؟

میدانید که در حال حاضر در روستای ما هفت خانواده شاید به دلایل فوق از هم

پاشیده شده است.

کمی به فکر آینده و زندگی مشترک فرزندان خود باشیم.هیچ وقت خدا را فراموش

 نکنیم فراموش نکنیم که خداوند بر همه چیز و کار ما ناظر است.

مشکلات این گونه ازدواجها:

الف) علاقه نسبی و محدود زن و مرد به یکدیگر

ب) نبود تفاهم و هدف مشترک بین زن و مرد

پ) دلسردی مرد از زندگی و گاهاً رو آوردن به کار مداوم در تهران 

ت) داشتن علاقه ظاهری به همسر و گاهاً اقدام به ارضاء روحی و روانی و شاید

    جنسی در محل کار

ث) فراری بودن از زندگی و تمایل به دوستان نااهل و اعتیاد زودهنگام

ج) و در نهایت طلاق