سلام مجدد

آقا مرتضي فرمايش ((منتقد ازاي حرفا)) را داشتي؟ همين حرف كه ايشان گفتند شايعه نيست بلكه من به يقين رسيدم كه آقاي....در سازمان از ايشان بدگويي كرده و اتفاقا آقاي منصوري شب قبل از رفتن از اين بنده خدا بسيار ناراحت بود ولي من تقاضا كردم با ناراحتي از روستا نرود و از همديگر دلجويي كنند. ولي اقا مرتضي من اين خبر را كه يقين دارم منعكس نكردم ولي شما هر شايعه اي را منعكس مي‌كني. راستي روزنامه كشوري يا استاني است ولي وبلاگ من و شما ويژه چند خانواري كه همه هم را مي‌شناسند.

طرف ميره زنگ ميزنه سازمان تبليقات ميگه آقاي منصوري از همه دير تر مياد مسجدو از همه زودتر هزودتر ميره!!! کسي نيست به اين بابا بگه آخه به تو چهربطي داره سر پياري يا ته پياز.

بابا شما ديگه کي هستيد پشت صندلي ميشينيد هي غيبت ميکنيد نه به روزي بنده خدا اومده بود اينهمه تعريفش ميکردند ونه به حالا که خبر از بدي هاش به سازمان تبليقات هم رسيده آخه همه شيخا که مثل هم نيستند حجت الاسلام منصوري هم همينقدر از دستش بر مياد.

با سلام خدمت آقا رضا و بقيه دوستان.

اگر به صفحات روزنامه خراسان هم نظري بيندازيد متوجه خواهيد شد که قسمتي از آن به سخنان و پيامکهاي مردم اختصاص دارد در اين وبلاگ با توجه به اينکه در روستاي ما اغلب مردم به اينترنت دسترسي ندارند و يا اطلاعات کافي براي گذاشتن پيام را ندارند بهتر ديده شد قسمتي با عنوان "ما هم شنيده ايم که"راه اندازي شود تا بحثهايي که در روستا وجود دارد به اطلاع ديگر هم ولايتي ها در ديگر نقاط ايران رسانده شود.هدف از اين قسمت فقط همين مورد است و لاغير. دروغي هم در کار نيست و قرار نيست آبروي افراد برده شود.

در مورد اينکه پيامها کار من است يا نه؟ بايد بگويم در يک ماه اخير کار و مشغله فراواني داشتم و حتي وقت نکردم مطالب جديد به وبلاگ اضافه کنم چه رسد به خواند پيامها و گذاشتن پيام.

متشکرم

سلام رفقا اي دروغا كه ميگين راسته

حقير كاري ندارم آقاي منصوري خوب بود يا نه ولي همين قدر مي دانم كه وبلاگ نويس مثل يك خبرنگار است و نبايد بر اساس شايعات فقط خبر بنويسد متآسفانه آقا مرتضي هر چه را كه مي‌شنود بدون اينكه تحقيق ‌كند مي نويسد و هر ننه قمري چنين كاري را مي‌تواند بكند. گاهي با آبروي افراد و گاهي با آبروي روستا بازي مي كند.

در رابطه با بزرگي شكم با شما موافقم چاره اي نيست نميشه كاريش كرد. فقط اگر يه كم چشم مبارك را باز مي‌كرديد مي‌ديد كه اكثر كساني كه فعاليت بدني ندارند متاسفانه اين مشكل را دارند. اين دفعه يه نگاهي هم به شكم مهندسين، اساتيد و معلمين روستا و حتي بعضي ديگر از اغير اين افراد بيندازيد متوجه مي‌شويد

در رابطه با دخالت طلبه‌ها، قطعا دخالت نيست خيلي موقع ها كمك است. من از طرف خودم مي‌گويم خيلي مواقع آبرويم را به خطر انداخته‌ام تا كاري درست شود نه اين كه خرابكاري شود. كاش به طور واضح تر به اين مساله اشاره كنيد بخصوص در وبلاگ خودم تا نقاط ضعفمان بر طرف شود.

به هر حال خوب انداختيد . قربونتون

در ضمن اميدوارم بعضي از پيامها كار خود وبلاگ نويس نباشد

سلام من نميدونم اين شيخا چرا تو همه امور دخالت ميکنند؛تو امور داخلي روستا؛ توکارهاي مربوط به شورا و دهياري؛تو امورهيئت وشوراي حسيني؛ تو امورات شخصي مردم و راز و رموز زندگي خصوصي مردم وتازه بدون تحقيق و وقوف به مسايل حکم هم صادر ميکنند ؛بابا شما برين منبرتون را بچسبيد؛ البته بعضيها شون اينطوريند.

بابا ما چيزي نگفتيم فقط شنيديم که .....

در رابطه با شورا البته و صد البته بنده هم با نظر شما موافقم.

در رابطه با فرار آقاي منصوري بنده در حد شنيدن از چند نفر از اهالي در هنگام نماز مغرب متوجه شدم که ايشان از دست روحانيون روستا دلگير هستند(قابل توجه آقا رضا که چند شبه خواب رو بر چشم ما حروم کرده)حالا اينکه جناب منصوري به برخي دوستان يه چيزي گفته و به آقا رضا چيز ديگري . نمي دانم!!!!!!!

مي دوني چيه ؟ اين افراد به اصطلاح شورامون يا به قولي سيب زميني بي رگ و مل بله هامون واقعا زحمت مي کشند چشم نخورند ايشاالله مقصر شما نيستيد که
امان ازاين روزگار