• وبلاگ : درزاب من،دهكده زيباييها
  • يادداشت : چه كنيم تا...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + همشهري 
    عرض سلام
    1.يکي از مشکلات اساسي ما اينه که کاري رو که شروع مي کنيم نيمه کاره رها مي کنيم. حالا بايد ببينيم مشکل از چيه، نداشتن انگيزه؟ پول؟ چي؟
    به نظر بنده بيشتر مسائل و طرح هاي اجرايي در روستا متأسفانه در يک بازه زماني بخصوصي( مانند محرم، ماه رمضان و... که بيشترين جمعيت در روستا هستند) و بدون فکر قبلي که شايد توسط فقط يک نفر مطرح مي شود،صورت مي گيرد، که اين باعث جو گير شدن اهالي در جهت اجراي طرح ميشود و شايد متحمل هزينه هاي ابتدايي طرح هم بشوند. ولي اين جو گيري مختص همين بازه مي باشد و با خلوت شدن روستا اين طرح به حالت اجرا نشده باقي مي ماند، تا اينکه بازه زماني بعدي فرا ميرسد و اين بار طرح جديد با مکان جديد از طرف اشخاص ديگري مطرح ميشود که اين طرح هم بر اساس يکسري بي فکري ها و جوگيري ها به مرحله ي اجرا گذاشته ميشود و در اينجا هم هزينه ي اوليه تلف مي شود و اين داستان همينطور ادامه مي يابد تا اينکه مي بينيم به نا کجا آباد رسيده ايم و هزينه هايي متقبل شده ايم اما حاصل و نتيجه اي نديده ايم.
    2. متأسفانه سطح سواد در روستاي ما پايين است، و بيشتر افرادي که در روستا مسئوليتي بر عهده دارند از سواد کافي برخوردار نمي باشند و هيچ تجربه اي در زمينه مديريتي ندارند.
    3. متأسفانه سال هاي اخير از يک طرف شاهد خراب کردن افراد از سوي بعضي از افراد ديگر روستا بوده ايم و از طرف ديگر مخالفت هاي بيجا و عدم انتقاد پذيري افراد باعث ايجاد اين تصور در افکار اهالي مخصوصا جوانان شده است که پذيرش مسئوليت در روستا منتهي به خراب شدن شخصيت از سوي بعضي از افراد خواهد شد.اين مسئله باعث دور شدن جوانان و افراد کار بلد از پذيرش مسئوليت هاي روستا شده است. و باعث روي کار آمدن افرادي شده است که فکرشان خودشان و کارشان مي باشد، يعني بدليل مشغله کاري فرصت رسيدگي به امور روستا را ندارند.