طلاق يكي از ناهنجاري هاي جامعه امروز است كه گرچه خودش علل برخي پيامدهاي منفي است ولي اساسا خودش نيز معلول نابساماني اقتصادي و اجتماعي جامعه است . بهتر است شما براي تبيين اين موضوع به آمارهاي رسمي طلاق در كشور و استان عنايت داشته باشيد و بر خلاف نظر +مهدي عزيز طلاق را قومي - قبيله اي نكنيد. درصد رشد طلاق در سالهاي اخير بي سابقه و حزن انگيز است .برخي دلسوزان كشور مثل "دلسوز" روستاي خودمان گاهي هشدار مي دهند ولي زود فراموش مي شود . اجمالا بگويم ام المفاسد در ايران بيكاري و پايين بودن ميزان درامد 70 درصد شاغلين است . براساس آمارهاي رسمي هرساله تعداد بيشتري از مردم به زير خط فقر سقوط مي كنند . و چه زيبا فرمود: لا معاش له لا معاد له.

اما اينكه چرا سطح درامد خيلي از مردم پايين است و هر روز بيكاري زيادتر مي شود حديث ديگري است كه شايد طرح آن در وبلاگ زيباي شما خوشايند نباشد .موفق باشيد .

داره کم کم طلاق جايگاه خودش را توي روستاي درزاب پيدا ميکنه آمار تکان دهنده اي است اگر امکان دارد بنويسيد کدام طايفه بيشترين سهم را دارند

سلام رشد بي رويه طلاق در روستاي ما ريشه درعوامل ودلايل متعدد دارد که به برخي از انها اشاره ميشود:1-پايين بودن سطح سواد وآگاهي بسياري از جوانان روستا 2-اشتغال درمحيط بيرون از روستا ودوري طولاني مدت از خانواده 3-عدم ظرفيت و خودباختگي در مواجهه با زرق وبرق محيط هاي بزرگ4-تصميم گيري غلط وعجولانه برخي والدين در انتخابها وعدم مشورت با فرزندان خود و رودرواسي هاي فاميلي 5-عم توانايي برخي جوانان در مواجهه با مشکلات زندگي 6-ازدواجهاي دو طرفه وگاها اجبارانه 7-و از همه مهمتر اعتياد و عدم احساس مسوليت در قبال خانواده ووووو....اميد است که نسل نو وجوان ما با درايت واگاهي وبا عنايت به موارد فوق در اين انتخاب مهم وسرنوشت ساز تصميم گيري نمايند.